طوفان فکری فرآیند تفکر آزاد و تولید ایده است، فارغ از درگیر شدن با محدودیتهایی از قبیل “آیا این ایده خوب است یا بد؟ “اسلاتر و کوری ، 2003”
چرا سازمانها به طوفان فکری احتیاج دارند؟
خلاقیت و نوآوری میتواند سازمانها را در محیط رقابتی امروز متمایز سازد. سازمانها برای باقی ماندن در این محیط به منابع شماره یک خود یعنی افراد تکیه میکنند.
برای اینکه کارکنان خلاق باشند، سازمان باید محیطی را ایجاد کند که خلاقیت را تحریک کرده و رفتارهایی را که همسو با ذهنی خلاق است، به نمایش گذارد و در این راستا از تکنیکهای متنوع بهره جوید.
یکی از این تکنیکها میتواند طوفان فکری (Brainstorm) باشد که نقش مهمی در فرآیند اجرایی تیم دارد زیرا در چرخه عمر یک پروژه، خلاقیت تیم، بارها در رویارویی با چالشها مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. طوفان فکری روشی است که میتواند خلاقیت افراد را متمرکز کند و به تیم در یافتن راهحلها کمک کند.
طوفان فکری چیست؟
طوفان فکری فرآیند تفکر آزاد و تولید ایده است، فارغ از درگیر شدن با محدودیتهایی از قبیل “آیا این ایده خوب است یا بد؟ “اسلاتر و کوری ، 2003”
طوفان فکری و یا بارش ذهنی، یکی از بهترین تکنیکهای شناخته شده برای تولید ایده در راستای حل خلاقانه مسئله است که بطور معمول با کمک یک تیم و تحت نظر تسهیلگر انجام میشود. قدرت طوفان فکری برابر با مجموع قدرت بالقوه مشارکتکنندگان است که ایدههای خود را در یک محیط آزاد بیان میکنند و با بهبود و ترکیب بهترین ایدهها، به راهحلی کارآمد دست مییابند.
ممکن است در سازمانی، مسئلهای وجود داشته باشد اما هنوز، ایدهها و گزینههای قابل قبول توسط تیم، تولید نشده باشند. در چنین شرایطی مدیر پروژه میتواند جلسه طوفان فکری را پیشنهاد دهد. در جلسات طوفان فکری راهحلهایی کشف خواهند شد که بنظر میرسید اصلا وجود ندارند.
روش طوفان فکری ساده و سریع است. فارغ از بکارگیری تکنیکهای متنوع و متفاوت طوفان فکری، میتوان آن را بطور معمول با گامهای زیر اجرا کرد:
1. پیش از هر چیزی شما نیاز دارید تا مسئله را بطور دقیق و شفاف تعریف و محدوده پاسخهای خود را مشخص کنید.
اگر شما بدنبال تولید ایدههای زیادی هستید، مجبورید تا محدوده خود را گستردهتر در نظر بگیرید.برای مثال هر ایدهای برای افزایش فروش سازمان. اما اگر بدنبال ایدههای با تعداد اندک هستید، محدودهایی دقیق ترسیم کنید برای مثال ایدههایی که در بازه زمانی 6 ماه قابل اجرا باشند و یا ایدههایی با رویکرد ورود به بازارهای جدید.
2. افرادی را که ممکن است دانش مربوط به حوزه مسئله را داشته باشند انتخاب کنید.
نیازی نیست که متخصص باشند. در حقیقت، اگر نباشند، بهتر است زیرا شما نیاز دارید که افراد خلاقانه و “خارج از چارچوبهای مشخص” فکر کنند این در حالیست که کارشناسان تمایل دارند که در چارچوبهای از پیش تعیین شده فکر کنند.
همانطور که گفته شد این افراد میتوانند افراد شاغل در واحدهای دیگر سازمان و یا حتی خارج از سازمان باشند. تعداد 3 تا 8 نفر میتواند عددی ایدهآل باشد.
بعلاوه شما نیاز دارید تا مشخص کنید که پیش از شرکت در جلسه چه اطلاعاتی به شرکتکنندگان داده شود و تعریف دقیقی از کلمات و عبارات کلیدی در اختیار آنها قرار دهید تا بتوانید به زبان مشترکی دست یابید. برای مثال تصور کنید که مسئله ما این است: ” چگونه میتوانیم تولید سازمان را افزایش دهیم؟” شما باید مشخص کنید منظور از تولید چیست؟ چه میزان افزایش مورد نظر شماست؟ آیا میتوانیم از منابع خارج از سازمان کمک بگیریم؟
3. فردی مناسب را در نقش تسهیلگیری برای جلسه خود انتخاب کنید.
تسهیلگر فردی با تجربهای است که جلسه را متمرکز نگاه میدارد. او باید توانایی مدیریت جلسه را داشته باشد و نگذارد کسانی – مانند افراد برونگرا- بر جلسه مسلط شوند و یا افرادی در فرآیند تولید ایده مشارکت نکنند. او باید تمامی ایدهها را یادداشت کند.
4. جلسه طوفان فکری را به دو بخش تقسیم کنید. البته شما نیاز دارید تا در ابتدای امر به توضیح مسئله، محدودیتها و تعاریف بپردازید.
متخصصان عقیده دارند حدود 20 دقیقه میتواند زمان مناسبی برای این توضیحات باشد. پس از آن در بخش اول جلسه خود، تولید ایده را آغاز کنید.
با توجه به نوع مسئله، این مرحله بیش از 30 دقیقه زمان نیاز خواهد داشت. در واقع این امر تا زمانی که هیچ ایده جدیدی وجود نداشته باشد، ادامه مییابد. در مرحله بعدی نیاز است تا ایدههای ارائه شده مرتب و بهترین ایدهها انتخاب و با یکدیگر ترکیب شوند.
این مرحله بطور معمول نسبت به مرحله پیشین زمان کمتری نیاز خواهد داشت.
بدون دیدگاه